سفارش تبلیغ
صبا ویژن
عشقه همیشگی
سه شنبه 91 فروردین 29 :: 6:39 عصر :: نویسنده : بی کران

خزان تمامی ندارد وقتی گرمی دستانت را حس نمی کنم . خورشید بی رمق است وقتی حرارت نگاهت را از من دریغ می کنی
گل زیبایی ندارد وقتی خنده بر لبانت نمی شکند ای هستی بخش با قدرت رود زندگی را دوباره جاری کن .
امروزوقت عاشقی است .لحظه ی دلدادگی است . فردا دیراست چون شاید نیاید .امروز مال ماست .چرا با عشق ان را متبرک نکنیم؟
اری بهار اینجا نیست....اینجا همچنان بی تو پاییز است....

بغل




موضوع مطلب :
دوشنبه 91 فروردین 28 :: 8:47 عصر :: نویسنده : بی کران

این بار

مینویسمت…

” تو ” را میان اصطحکاک مداد و کاغذ

گیر خواهم انداخت

شاید اینگونه بشود تو را

” تجربه ” کرد…!!!

برای تویی که قلبت پاک است......

برای تو می نویسم……..

برای تویی که تنهایی هایم پر از یاد توست…

برای تویی که قلبم منزلگه عـــشـــق توست…

برای تویی که احساسم از آن وجود نازنین توست…

برای تویی که تمام هستی ام در عشق تو غرق شد…

برای تویی که چشمانم همیشه به راه تو دوخته است…

 
برای تویی که وجودم را محو وجود نازنین خود کردی…

برای تویی که هر لحظه دوری ات برایم مثل یک قرن است …

برای تویی که سـکوتـت سخت ترین شکنجه من است…

برای تویی که قلبت پـاک است…

برای تویی که در عشق ، قـلبت چه بی باک است…


برای تویی که عـشقت معنای بودنم است…

برای تویی که غمهایت معنای سوختنم است…

برای تویی که آرزوهایت آرزویم است……….

دوستت دارم تا ……..!

نه…!
دیگر برای دوست داشتنهایم تایی وجود ندارد.....

تو را بی حد و مرز دوست دارم.......

عشق

 




موضوع مطلب :
دوشنبه 91 فروردین 28 :: 12:15 صبح :: نویسنده : بی کران

گفته بودم که با تو نفس میگیرم
گفته بودم با تو در این زندگی تنها رنگ عشق را میبینم،
رنگی به زیبایی چشمانت

اگر دست خودم بود دنیا را فدا میکردم برای همیشه داشتنت
تو را با هیچکس عوض نمیکنم ، عشقت را همیشه

در قلبم میفشارم و به داشتنت افتخار میکنم
تو را که دارم دیگر تنهایی را در کنارم احساس نمیکنم،

غم به سراغم نمی آید و دیگر به جرم شکستن اعتراف نمیکنم
ما یکی شده ایم با هم ، گرمای زندگی با تو بیشتر میشود

و اینجاست که دیوانه میشود از عشقت دل عاشق من…

عشق




موضوع مطلب :
یکشنبه 91 فروردین 27 :: 5:29 عصر :: نویسنده : بی کران

میدونی گلم واقعا بعضی وقتا حرصم می گیره....

من دلنوشته هامو برای تومی نویسم اما همه می خونن الا تو.....




موضوع مطلب :
یکشنبه 91 فروردین 27 :: 1:3 عصر :: نویسنده : بی کران

یکی را دوست دارم ولی او باور ندارد.
یکی را دوست دارم همان کسی که شب و روز به یادش هستم و لحظات سرد

زندگیم را با گرمای عشق او میگذرانم !
کسی را دوست دارم  نمی توانم دستانش را بفشارم



یکی را دوست دارم ، بیشتر از هر کسی ، همان کسی که مرا اسیر قلبش کرد !
یکی را دوست دارم ، که میدانم او دیگر برایم یکی نیست ، او برایم یک دنیاست !
یکی را برای همیشه دوست دارم ، کسی که هرگز باور نکرد عشق مرا ! کسی

که هرگز اشکهایم را ندید و ندید که چگونه از غم دوری و دلتنگی اش پریشانم !
یکی را تا ابد دوست دارم ، کسی که هیچگاه درد دلم را نفهمید و ندانست

او در این دنیا تنها کسی است که در قلبم نشسته است !
یکی را در قلب خویش عاشقانه دوست دارم ، کسی که نگاه عاشقانه ی مرا ندید ...........

 




موضوع مطلب :
یکشنبه 91 فروردین 27 :: 12:48 عصر :: نویسنده : بی کران

من ایجا برای یه نفر می نویسم....

کسی که تنها عشقه زندگیمه.....

خب قبلا یه وبلاگ دیگه می نوشتم اما عشقم گفت انگار دوستاش ادرسشو برداشتن...منم نقل مکان کردم اینجامؤدب

الان ادرسشو براش می فرستم...یه سری مطلبم تو اون وبلاگ بوده که عشقم نخونده...یواش یواش می ذارم  تا بخونه...

خلاصه هرچی ازش بگم کم گفتم یه فرشتست...یه فرشته مهربون و دوست داشتنی.....

 




موضوع مطلب :
< 1 2